مفهوم فرهنگ در آثار افضل الدین محمّد مرقی کاشانی

نویسنده

چکیده

واژه پهلوی فرهنگ که دانش‌پژوهان ایرانی، آن را در برابر واژه فرنگی کولتوریاکالچر (culture) پذیرفته‌اند، در تاریخ ادب فارسی، سرگذشت هزار ساله دارد و در زمینه‌های گوناگون معانی خاصی چون ادب، اخلاق، تربیت، هوش، خرد، دانش، هنر، فضیلت، حکمت، معرفت، فقه، شریعت، بزرگواری، سنجیدگی، شکوهمندی و... پیدا کرده است. یکی از دانایان برجسته ایرانی به نام افضل‌الدین محمد مرقی کاشانی، معروف به بابا افضل، درباره این واژه در مصنّفات چندگانه خود با دقتی نظام‌یافته و بینشی همه‌جانبه بحث کرده است که بیان و تحلیل آن در پیوند با اوضاع روزگار و چگونگی احوال وی و قرار دادن مفهوم واژه در کلیت فلسفی و اندیشه‌ای و علمی حاکم بر آن حکیم بلندمرتبت است و نیز نشان دهنده پویایی درون انسان و جامعه، بر پایه ارزش‌های برین جامعه و آحاد آن در «شدن»های مستمر است به گونه‌ای که دیگر تغییرات در زمینه-های مختلف در پیوند با این «شدن»ها می‌توانند کارساز باشند و خرد و دانش را نیز به کار گیرند. این امر در مقایسه با برداشت‌های نوین فلسفی و فرهنگ‌پژوهی و مردم‌شناسی معاصر، محور اساسی نوشتار خواهد بود.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Culture in the Works of Bābā Afzal Maraghi Kāshāni

نویسنده [English]

  • Nāser Takmil Homāyoon
چکیده [English]

The Persian Pahlavi term "Farhang" for the world culture has a thousand-year history behind it. The term has been used with different meanings including morality, education, intelligence, wisdom, knowledge, virture, insight, jurisprudence, magnificence, and so on. Bābā Afzal Mohammad Maraghi Kāshāni, a great Iranian Scholar, has discussed the term in many of his works and has related it to the condition of his time. He has discussed culture as a value-oriented dynamic concept in the constant "becomings" of his time. These becomings are linked with wisdom and knowledge. This is discussed in the light of the modern philosophical study of culture in the present work.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Culture
  • Knowledge
  • Self
  • Society